آیا می دانید که؟
مار، وحشتناك، مفيد، بيآزار …
شرق با تمدني كهن داراي رمز و رازها، اخلاق و آداب و سنن خاص خود است. از طبيعت و موجودات آن، به گونهاي سود ميجويد كه تمدن معاصر با تمام پيشرفتهاي علمي و تكنيكي، هنوز نتوانسته به اسرار آن پي ببرد يا لااقل به تقليد آن بپردازد.
مارها از جمله موجودات و مخلوقات فوقالعاده خطرناك و هولانگيز طبيعت هستند و كمتر كسي است كه بدون تجهيزات ايمني، ياراي نزديك شدن به آنها را در خود بيابد و اين در حالي است كه مارگيري با پيشينهاي بسيار زياد، در كشورهاي مشرق زمين به عنوان يك پيشه و يك وسيله تامين روزي رواج دارد و نه تنها مار را با سحر و افسون رام ميكنند، بلكه به كارهايي وا ميدارند كه عجيب و غير ممكن به نظر ميرسد و يكي از جاذبههاي مورد توجه و علاقه گردشگران و توريستهاي خارجي است.
هندوستان از جمله كشورهايي است كه اديان متعددي در آن سكونت دارند و پيروان بعضي از اين اديان براي «مار» احترام خاصي قايل ميباشند بدين گونه كه اگر ماري وارد خانهاي شود ساكنين آن براساس اعتقادات مذهبي خود حق كشتن يا بيرون راندن او را ندارند و طبعاً در چنين شرايطي آن جا هم مار گزيدگي فراوان است و هم مارگيري.
در هندوستان علاوه بر مارگيري، برگزاري نمايشهاي شگفت آور و پر هيجان رقص مار هم مرسوم است.
اين نوع نمايشها كه اكثراً در معابر و پاركها تقريباً رايگان انجام ميگيرد آن قدر جذاب و پرهيجان و نفسگير است كه رهگذران، خاصه گردشگران خارجي نميتوانند از لذت تماشاي آن صرفنظر نمايند و با كمال ميل و رغبت و در حد توانايي خود از پرداخت هديه نقدي كوتاهي نكنند.
رامشگران مار كه ممكن است مرداني پير و فرتوت باشند يا نوجواناني كم سن و سال، وقتي در محلي براي نمايش مستقر ميگردند ابتدا با در معرض ديد قراردادن چند مار بزرگ و كوچك حضور خود را اعلام ميدارند. آنگاه، پس از آن كه عده كافي در اطراف محل نمايش جمع شدند با انتقال مارها از صحنه، نمايش اصلي را با به ميدان آوردن سبد حصيري آغاز ميكنند، نيلبك خود را به صدا درآورده و سر سبد را برميدارند.
با آواي نيلبك، مار كبري بزرگي كه در سبد است كمكم به حركت درميآيد، سرپهن و سه گوشش را از درون زنبيل خارج ميسازد و به آرامي قد ميكشد و در حالي كه با نگاه خوفناكش اطراف را ميپايد، زبان باريك و نوكتيزش را چون زبانه آتش از دهانش بيرون آورده، تهديد آميز تكان ميدهد هيكل درشت خود را محسور به آواي نيلبك از درون سبد بيرون ميكشد و به طرف مرد مارگير ميخزد. در يكي دو قدمي او ميايستد و بقيه اندام و دمش را كه هنوز در زنبيل است خارج ميسازد به دور خود جمع كند و چنبره ميزند و در حالي كه همواره با چشمان ريزش اطراف را ميپايد و زبانش را تهديدآميز پي در پي از دهانش خارج ميسازد سرش را بالا و بالاتر ميبرد هنگامي كه حدود دو سوم طول بدن را از زمين بلند كرده كفچه ميزند و محسور آهنگ نيلبك مارگير قسمتهايي از بدنش به چپ و راست متمايل ميشود و رقص هيجانانگيزي را به نمايش ميگذارد.
رقص مار تا زماني كه رامشگر صلاح بداند ادامه مييابد و بعد وقتي كافي ميداند با آهنگي كه مينوازد مار را به طرف زنبيل و داخل آن هدايت ميكند.
مار در داخل زنبيل چنبره ميزند و سرش را روي بدنش ميگذارد و ظاهراً به خواب ميرود و نمايش پايان مييابد.
رقص پرهيجان مار كه از قرنها پيش در هندوستان و بعضي از كشورهاي همجوارش مرسوم است يكي از دشوارترين و خطرناكترين مشاغل و از جمله ديدنيهاي اين كشورهاست.
بايد دانست انواع مارهاي بزرگ و كوچك كه بنواي نيلبك پيرمردي لاغر اندام يا نوجواني كم سن و سال از سبد بيرون ميخزند و آرام و مطيع چنبره ميزنند يا به رقص درميآيند عموماً مارهاي سمي بسيار خطرناكي هستند كه مارگيرها و رامشگران مار، براي توفيق در حرفه خود و مصون ماندن از نيش و زهر آنها، بايد انواع مارها را بشناسند و از تمايلات و عاداتشان آگاهي داشته باشند و همواره در برخورد با آنها جوانب احتياط را رعايت كنند و گرنه سلامتي و جان خود را به آساني از دست ميدهند.
مارگيري و رامشگري مار در هندوستان قرنهاست نسل به نسل، از پدر به پسر انتقال يافته و آنهايي كه اين حرفه را از پدر و اجداد خود به ارث برده و ادامه ميدهند در واقع از سالها تجربه و تمرين بهرهمند ميباشند.
رامشگران مار در هندوستان، براي اجراي نمايش رقص مار بيشتر از مار كبرا استفاده ميكنند و اين نه به خاطر كم خطري اين نوع مار، يا استعداد يادگيري آنها ميباشد بلكه از آن جهت است كه مارهاي كبرا با وجود زهر بسيار كشنده و خطرناكشان، به علت كلاهك قابل گسترشي كه داراند شكارشان بسيار آسان ميباشد.
هنر مارگيري
مارگيرها براي صيد مار، روشهاي متفاوتي دارند. در هر منطقه براساس تجربيات خود و ديگران شگرد خاصي به كار ميبرند و چون ميدانند كه به دست آوردن پشت گردن مار و بيحركت ساختن دمش او را بيخطر ميسازد بيشتر از همين طريق او را شكار ميكنند كه رايجترين آن استفاده از يك چوب بلند دوشاخه است.
آنها به محض مشاهده مار در فرصتي مناسب چوب دو شاخه را بر روي گردنش ميگذارند و به سرعت دمش را با پاي خود مهار ميكنند و بعد با احتياط پشت گردنش را با يك دست و دم را با دست ديگر گرفته او را در جعبه يا ظرفي كه قبلاً آماده كردهاند جاي ميدهند. بعضي براي كم خطر كردن مار هنگامي كه پشت گردنش را به چنگ آوردند تكه پارچه ضخيمي به دهانش ميدهند تا آن را گاز بگيرد و زهرش را بر آن بريزد و در نتيجه از خطرش كاسته شود.
زهر مار، مايع زرد رنگ و تقريباً غليظي است نظير روغن مايع منتهي كمي رقيقتر.
بعضي از مارگيران حرفهاي، خاصه آنها كه لازم است براي موسسات علمي و پژوهشي و لابراتورهاي دارويي تعداد زيادي مار شكار كنند از تلهها و وسايل مختلفي كه خود ابداع كردهاند استفاده مينمايند اما در ميان انواع وسايل و روشهاي صيد مار، نحوه كار بعضي از مارگيران هندي شنيدنيتر است.
آنها براي گرفتن مار يك كاسه شير و يك نيلبك و يك ديگچهي سفالي برميدارند و به محلي كه حدس ميزنند مار وجود دارد ميروند.
مار شير را خيلي دوست دارد و حتي ديده و شنيده شده كه خود را به اصطبل گاوها رسانده و بدون آن كه صدمهاي وارد سازد به مكيدن شير از پستان گاو پرداخته است.
مارگيرهاي هندي با توجه به همين علاقه، ظرف شير را در مسير مار ميگذارند و ديگچه را نيز در كنارش قرار ميدهند و خود در گوشهاي به انتظار مينشينند.
مار بوي شير را احساس كرده و آرام آرام خود را به ظرف شير ميرساند سر در كاسه شير ميكند و بنوشيدن مشغول ميشود.
آنگاه مارگير با به صدا درآوردن نيلبك او را محسور ميسازد. و در يك فرصت مناسب به داخل ديگچه هدايتش ميكند و در ديگچه را ميگذارد.
انواع مارها
در دنيا بيش از 2000 نوع مار، در گونههاي مختلف و رنگهاي متنوع، با ويژگيهاي خاص خود وجود دارد كه به غير از مناطق قطبي تقريباً در تمام دنيا ديده ميشود.
ايرلند، ايسلند و نيوزلند از كشورها يا مناطقي هستند كه ميگويند فاقد اين خزندههاي خوش خط و خال ولي رعبانگيز و وحشتناك ميباشند.
مارها همانگونه كه انواع مختلف دارند چگونگي زندگي و محل زيست آنها نيز متفاوت و متنوع است.
بعضي در لابلاي سنگها و در ميان كشتزارها، برخي در زيرزمين و پارهاي در ميان شاخ و برگ و روي درختان، انواعي از آنها نيز در داخل آب زندگي ميكنند.
پاهاي مار
مارها ظاهراً پا ندارند ولي با اين حال ميتوانند خيلي سريع جابجا شوند و خود را از محلي به محل ديگر برسانند يا از درختان بالا و پايين روند و بسوراخ بخزند و يا شنا كنند.
آن چه مارها را قادر ميسازد تا از محلي به محل ديگر جابجا شوند و بخزند و يا از پستيها و بلنديها بالا و پايين روند فلسها يا پولكهاي درشتي است كه زير تنه آنها وجود دارد. مار وقتي ميخواهد حركت كند و پيش رود با گير دادن فلسها به ناهمواريهاي زمين خود را به جلو ميكشد.
مارها بر خلاف اين كه ميگويند استخوان ندارند داراي تعدادي دنده هستند. يك سر دندهها كه روبروي هم قرار دارند به ستون فقرات و سر ديگر به وسيله ماهيچهاي به پولكهاي زير شكم آنها متصل ميباشند و از قسمت گردن به طرف عقب باز و خم ميشوند. هنگامي كه مار ميخواهد جابه جا شود و به اصطلاح راه برود با حركت دادن دندهها، پولكها را به حركت وا ميدارد و به كمك آنها به جلو خزيده ميشود و در واقع، پاهاي مار همان دندهها و پولكهاي زير بدن اوست.
مارها وقتي ميخواهند خيلي سريع حركت كنند براي سرعت بخشيدن به پيشروي، اندام خود را به شكل S درميآورند با جمع كردن اندام خود، مانند فنر به جلو ميجهند.
در بدن انواع انگشت شماري از مارها، مثل مار بوا آثاري از پا وجود دارد و براساس آن حدس زده ميشود كه مارها قبلاً پا داشتهاند ولي در جريان تكامل از بين رفته است.
مارها گوش ندارند اما قادر هستند خفيفترين صداها را بشنوند و جهت آن را تشخيص دهند.
آنچه مار را قادر به شنيدن ميكند عضلات سينه آنها است. اين عضلات آن قدر حساس ميباشند كه صداهايي را كه ما نميتوانيم با گوشهاي خود بشنويم آنها به خوبي قادر به شنيدن آن هستند، حتي اگر كوچكترين ارتعاشات صوتي باشد.
در ميان انواع مارها «مار كبرا» قدرت شنوايي بيشتري دارد.
نيش…
مارها خزندهاي هستند كه نيش دارند ولي نيش نميزنند و در عين حال بوسيله نيش، زهر را به بدن قربانيان خود وارد ميسازند به اين گونه كه:
در فك بالاي سر مار دندانهاي زهري نيش او جاي گرفته و كيسههاي زهر در پس دندانها در ناحيه سرش قرار دارند.
در نوك دندان نيش كه توخالي است سوراخ ريزي وجود دارد و مار با فروبردن دندان نيش زهر خود را بوسيله آن به بدن قرباني ميريزد.
مارها وقتي قصد حمله و گزش دارند، دهان خود را باز كرده و دندانهاي نيش را در وضع مناسبي قرار ميدهند، ولي در هنگام معمول دهانشان را ميبندند و در آن حال نيشها به طرف داخل و سقف دهان جمع ميشود. دندانهاي نيش در انواع مارها متفاوت است بعضي مثل مارهاي زنگولهاي، نيشهاي زهري بلندي دارند و برعكس، نيش بعضي ديگر مثل مارهاي كبرا كوتاه است.
مار زنگي يا زنگولهاي كه از گونههاي بسيار خطرناك ميباشد هنگام احساس خطر با تكان دادن دم صدايي ايجاد ميكند كه شباهت زيادي به صداي زنگ و زنگوله دارد به همين علت هم به مار زنگي يا زنگولهاي معروف گرديده است.
مارها وقتي كفچه ميزنند تنها پوست و عضلاتشان تغيير شكل نميدهند بلكه استخوانبندي و بدنشان هم در آنچه بوجود ميآيد موثر است.
در پشت سر نوعي مار كبرا دو لكه سياه وجود دارد كه بوسيله خط نازك سياهي به يكديگر اتصال يافته است اين دو لكه و خط هنگام كفچه زدن به شكل دو چشم و يك عينك درميآيد كه به خاطر همين شباهت به آنها مار عينكي هم ميگويند.
نوعي ديگر از انواع مار كبرا داراي تنها يك لكه سياه در قسمت بالاي سرشان ميباشند.
مار كبرا خيلي سريع حمله ميكند و زهرش كشنده است.
گونهها و ويژگيها
با آن كه در دنيا بيش از 2000 نوع مار وجود دارد ولي از مجموع آنها تنها 600 نوع زهري هستند و از اين تعداد نيز حدود سه چهارمشان داراي زهري كشنده ميباشند.
مارها همانگونه كه به علت وجود اختلافات ظاهري يا ويژهگيهاي باطني به گروههاي مختلفي تقسيم ميشوند هر گروه نيز داراي گونهها و تيرههاي متعددي هستند چنانكه در دنيا بيش از 12 نوع مار زنگي يا زنگولهاي وجود دارد يا افعيها كه نوع ديگري از مارهاي زهري خطرناك ميباشند داراي انواع مختلفي هستند يكي از انواع آنها، به علت وجود حفرهاي در فاصله ميان چشمها و بيني «افعي حفرهدار» ناميده ميشود كه آن نيز خود داراي انواع متعددي است.
قد و وزن مارها نيز از مشخصات ويژه بعضي از آنهاست كه اگرچه در اين باره نظرات مبالغهآميز زيادي وجود دارد ولي واقعيت اين است كه بزرگترين ماري كه تاكنون ديده و شناخته شده پيتون نام دارد كه بيشترين طول آن 11 متر بوده، اين نوع مار در شبه جزيره مالايا، برمه، هندوچين و فيليپين يافت ميشود.
بعد از پيتون، بزرگترين مار «آناكوندا» نام دارد كه در مناطق گرمسيري آمريكاي جنوبي زيست ميكند و حداكثر طول آن 8 متر است.
پس از آنها مارهاي پيتون هندي كه در شبه جزيره مالايا ديده ميشود پيتون صخره اي يا پيتون الماسي كه مخصوص آفريقا ميباشد 5/7 متر طول دارد و ديگر انواع مارها قد يا طولشان كمتر از 7 متر است.
مار «بوآ» كه به بزرگترين مار جهان معروف شده حدود 5 متر طول دارد و زيستگاهش مكزيك و آمريكاي مركزي است و بد نيست اين نكته نيز گفته شود كه در حالي كه مار پيتون از نظر طول بزرگترين مار دنياست مار آنكوندا كه از آن خيلي كوچكتر است بيش از 50 كيلو از پيتون سنگينتر و حدود 170 كيلو وزن دارد.
در ميان مارهاي زهري مار كبرا از همه درازتر و مار زنگي الماسي از همه كوتاهتر است.
مار و مارگيري در ايران
به علت شرايط خاص اقليمي در ايران تقريباً بيشتر انواع مارهاي زهري خطرناك وجود دارد همچنان كه انواع كم خطر يا بيزهر نيز كم و بيش يافت ميشود و طبعاً هرجا، مار هست مارگير و نمايشهاي مارگيري هم وجود دارد منتهي در نقاط خشك گرمسيري مارهاي زهري خطرناك بيشتر و در مناطق شمالي و ساحلي انواع مارهاي كم خطر فراوان است.
نمايش مارگيري كه به معركهگيري شهرت دارد در اغلب شهرها انجام ميگيرد. اين نمايش كه بيشتر بوسيله دراويش برگزار ميشود اغلب با به معرض تماشا گذاشتن چند مار بزرگ و كوچك و مقاديري قصه و حكايت و شعر و لاف و گزاف پايان مييابد.
براي آشنايي بيشتر با انواع مارهاي بومي ايران و نيز نحوه كار مارگيران ايراني به سراغ دو تن از دستاندركاران اين حرفه در منطقه مارخيز جنوب خراسان ميرويم.
خسرو ابراهيمي اهل و ساكن روستاي سرمستي از توابع روستاي گرماب بخش زيركوه قاين، اگرچه مانند ديگر روستاييان به كار كشت و زرع و دامداري اشتغال دارد ولي به علت تبحر در كار مارگيري سالهاست با قبول سفارش از موسسات سرمسازي و لابراتورهاي دارويي، حرفه مارگيري را نيز دنبال ميكند.
خسرو ابراهيمي كه 70 سال دارد درباره اين كه چرا و چگونه اين حرفه «خطرناك» را انتخاب كرده ميگويد:
زمان گذشته، يعني حدود 40 يا 50 سال پيش كه مار در اين منطقه بسيار زياد بود به مردم و دامهايشان آسيب ميرساندند.
مردم مرتب ميگفتند بايد كاري كرد و كاري هم از دست كسي ساخته نبود. به نظرم رسيد تنها راهحل، مبارزه و از بين بردن آنهاست جوان قوي هيكلي بودم. چماقم را برداشتم و به قصد رفع شر آنها به صحرا رفتم.
آنروز چند تايي را كشتم ولي عملاً دريافتم به تنهايي نميتوانم كاري از پيش ببرم. به اين فكر افتادم كاري كنم تا ترس و وحشت ديگران از بين برود و با من همراه شوند. و بعد با خود گفتم اگر چندتا مار را زنده بگيرم و به روستا ببرم و به ديگران نشان دهم و ببينند كه مقابله با مارها كار دشواري نيست قطعاً آن هم به كمك خواهند آمد.
با اين تصور به جاي اين كه چماق را توي سر مار بكوبم روي سرش گذاشتم و گردنش را گرفته توي كيسهاي كه به همراه داشتم انداختم.
ابتدا خيلي ميترسيدم و از تماس دستم با مار چندشم ميشد ولي بعد كم كم ترسم ريخت و بر اعصابم مسلط شدم، باين ترتيب ده دوازده تا مار كوچك و بزرگ را گرفته توي كيسهاي كه به همراه داشتم گذاشتم و به روستا برده و در معرض تماشاي اهالي قرار دادم اگرچه اين كار فايدهاي نداشت و هيچكس براي مبارزه با مارها به كمك نيامد ولي همين باعث شد كه مارگيري براي من به صورت يك سرگرمي درآمد و كم كم خبر مارگيري من دهان به دهان گشت و به شهر رسيد.
تقاضاي همكاري
يك روز چند نفر به روستاي گرماب آمده سراغ مرا گرفتند. وقتي با هم روبرو شديم گفتند شنيدهايم كه اين جا مار زياد است و شما هم ميتواني مارها را زنده بگيري و چون سم مار براي تهيه بعضي داروهاي حياتي و سرم ضد سم مورد استفاده قرار ميگيرد در صورتي كه موافق باشي ميتوانيم در اين زمينه با هم همكاري كنيم و بعد توضيح دادند و گفتند تو مار زنده براي ما بگير و تحويل بده و ما در ازاي تحويل هر مار مبلغي به تو حقالزحمه پرداخت ميكنيم.
پس از توافق اوليه آنها يكي دو روز در روستا بودند و ضمن تعليماتي كه درباره چگونگي صيد مار و نگهداري و ارسال آنها به من دادند تعدادي سرم ضد سم مار هم براي رفع خطر سم مار در اختيارم گذاشتند و طريقه استفاده از آنها را هم به من آموختند.
به اين ترتيب علاوه بر كارهايي كه در روستا داشتم، مارگيري را هم به صورت يك كار و حرفه با پشتكار ادامه دادم و بعدها، وقتي بچههايم به سن رشد رسيدند به كمك آمدند زيرا از همان ابتدا سعي كردم به زن و بچههايم بياموزم كه از جانوراني، همچون مار و عقرب و رطيل نترسند و بدانند اگر احتياط كنند و بيگدار به آب نزنند با هيچ مشكلي مواجه نميشوند.
مار گزيدگي
وي در مورد انواع مارهاي منطقه و عوارض سم آنها گفت: در منطقه قاينات انواع مارهاي سمي خطرناك مثل مار جعفري، مار كبرا، مار شتري، مار عينكي، مار شاخدار و مار سياه وجود دارد و زهر هركدام آنها ميتوانند باعث مرگ انسان يا حيواناتي مثل گاو و گوسفند و چهار پا شود. ولي اثر سم آنها در بدن مار گزيده متفاوت است.
سم بعضي از آنها باعث ميشود مار گزيده دچار خونريزي از گوش، چشم و بيني و لثهها شود بعضي اوقات نيش مار باعث خوابآلودگي شديد ميگردد. گاهي بدن مارگزيده باد ميكند و كبود ميشود كه در هر صورت سرم ضد سم، اثر فوقالعاده مفيدي در نجات مارگزيده دارد و چون نوع سم مارها متفاوت است اگر مار گزيده يا اطرافيانش بتوانند مشخصات مار را بخاطر بسپارند و يا در صورتي كه موفق به كشتن آن شدهاند كشته مار را به پزشك نشان دهند اطلاع از خصوصيات سم در معالجه و نجات بيمار موثر است.
مار، مفيد و كم آزار
فرامرز ابراهيمي فرزند خسرو ابراهيمي كه مارگيري را از پدر آموخته و سالهاست، كنار او در صيد مار فعال است نيز گفت: مردم داستانهاي وحشتناكي از مارها شنيدهاند و طبعاً از آنها وحشت دارند، به محض روبرو شدن و ديدن مار دست و پايشان را گم ميكنند يا با چوب و سنگ به آن حملهور ميشوند يا سراسيمه فرار را بر قرار ترجيح ميدهند كه ممكن است مار ديگري را لگدمال كنند و كار دست خودشان بدهند در حالي كه مارها نسبتاً جانوراني مفيد و بيآزار هستند و تنها انواع بسيار محدود و انگشت شماري از آنها خوي تهاجمي دارند اكثريت اگر آزاري نبينند يا كسي آنها را تحريك به مقابله نكند آزاري نميرسانند و بيشتر گزشهاي آنها جنبه دفاع دارد يعني ممكن است انسان يا حيوان هنگام عبور از روي علفزار يا كشت و زرعي يا تخته سنگي بيتوجه پا روي بدن ماري بگذارد و مار نيز وحشت زده عكسالعمل نشان دهد.
فرامرز ابراهيمي همچنين گفت بايد دانست كه تعداد كمي از مارها داراي سمي كشنده هستند ولي در هرحال، درصورت بروز چنين واقعهاي بايد بالاي محل گزش را محكم بست و با چاك دادن محل نيش مار سعي شود حتي المقدور سم وارده را خارج سازند و در صورت امكان سريعاً سرم ضد مار تزريق كنند به علاوه چون مارگزيده شديداً دچار وحشت و اضطراب ميشود رساندن سريع مار گزيده به يك مركز پزشكي هم براي رفع اثر خطرناك سم و هم از نظر عوارض جانبي آن و هم از نظر ايجاد آرامش رواني مار گزيده بسيار مفيد است.
چگونه ميتوان مار سمي را شناخت؟
سهراب خان ياري يكي ديگر از كساني است كه جداي كار اداري و شغل اصلي خود به مارگيري ميپردازد و از صاحبنظران اين رشته در منطقه ميباشد.
وي در مورد مار و نحوه شناسايي مارها گفت: حدود سيسال پيش يعني در سال 1352 با يك محقق فرانسوي به نام دلاكورژاك آشنا شدم، مشخصات و خصوصيات مارها و مارگيري را از او ياد گرفتم و دانستم به طور كلي مارها را ميتوان به 3 دسته سمي، نيمهسمي و غيرسمي تقسيم كرد.
مارهاي سمي از نور گريزانند و اگر بتوانيم به چشمانشان نگاه كنيم مردمك چشم آنها مثل عدد 1 يا الف ميباشد و در واقع يكي از مهمترين مشخصه مارهاي سمي مردمك چشم آنهاست.
ولي مردمك مارهاي غيرسمي گرد و شبيه به عدد 5 ميباشد.
اين نوع مارها هيچگونه خطري ندارند و حتي ميتوان آنها را در خانه نگاه داشت. من خودم يكي از همين نوع مارها را مدتها در خانه نگهداري ميكردم و در واقع همبازي دخترم بود.
دخترم بعضي اوقات كه براي خريد نان به نانوايي ميرفت اين مار را هم با خودش ميبرد و نانوا از ترس مار و اين كه ممكن است موجب وحشت مشتريانش شود او را بدون نوبت راه ميانداخت!
مارها برخلاف تصور و وحشت عمومي اگر كسي ايجاد ناراحتي برايشان نكند جانوران كمآزاري هستند و به صورت قطع و يقين ميتوانم بگويم اكثر مارها هيچوقت به انسان حمله نميكنند مگر اين كه احساس خطر كنند يا آدمي به آنها حمله كرده و يا ندانسته پا برويشان بگذارد و يا قبلاً بوسيله شخصي صدمه ديده و زخمي شده باشند.
مار وقتي زخمي ميشود فوقالعاده خطرناك است و تا وقتي كسي را كه به او آسيب رسانده نيش نزند دست بردار نخواهد بود.
ضربالمثلهاي معروفي «مثل مار زخمخورده ميماند» يا «فلاني مثل مار ميماند تا نيشش را نزند ول كن نيست» ريشه از همين واقعيت دارد.
مارها در دوران جفتگيري نيز خطرناك هستند مخصوصاً وقتي كه هنگام جفتگيري كسي مزاحم آنها بشود.
مارهاي كبرا و كفچه مار عموماً نر و ماده با هم به شكار ميروند و عموماً بيشترين گزش نيز توسط همين نوع مار انجام ميگيرد.
زيرا غالباً يكي از آنها توسط افراد ديده شده و مورد حمله قرار ميگيرد ولي حمله كننده از ناحيه جفت او غافلگير شده و آسيب ميبيند.
مار كبرا نسبت به جفت ماده خود خيلي حساس است و اگر كسي جفت مار كبرا را بكشد و او بتواند كشنده جفتش را شناسايي كند تا وقتي كه كشنده جفتش يا يكي از اطرافيانش را نيش نزند او را رها نميكند و پيوسته در تعقيبش خواهد بود.
در ميان انواع مارهاي ايران مار جعفري كه در بعضي نقاط به آنها «برسو» نيز گويند و سر كوچكي دارد از همه خطرناكتر ميباشند.
براساس همان ويژگيهاي مارهاي سمي مردمك چشم مار جعفري مثل عدد 1 ميباشد و تقريباً شبيه چشم گربه است.
بيشتر مارها ذاتاً تنبل هستند و در برابر گرما و سرما خيلي حساس ميباشند و زود تلف ميشوند.
مارها خيلي زودتر از انسانها متوجه وقوع زلزله ميشوند وسعي ميكنند خود را از محل خطر دور سازند. گريز دسته جمعي مارها ميتواند هشداري در وقوع چنين حادثهاي باشد.
يادآوري
در تمام دنيا علاقمندان و گردشگران طبيعت بسيار هستند.
طبيعت رنگارنگ، مناطق سردسيري و گرمسيري، و جانوران متنوع از ويژگيهاي كشور ماست و هركدام ار اين ويژگيها ميتواند علاقمندان فراواني را به سوي خود جذب كند.
اگر شما هم جزو علاقمندان طبيعت هستيد بايد طبيعت را با تمام خصوصياتش خوب بشناسيد و الا ممكن است با خطرات ناخواستهاي روبرو شويد كه وجود جانوران سمي از آن جمله است.
در همه جا مارها ميتوانند حادثه ساز باشند پس در همه جا، خاصه مناطق ناآشنا نبايد احتياط فراموش شود.
هنگامي كه در كوه يا صخرهها، بيابانها و كشتزارها و جاهايي كه پوشيده از گياهان خودرو و كشت و زرع است با دقت بيشتري گام برداريد و در مواجه احتمالي با مارها، اين موجودات خوفناك و وحشتانگيز ولي زيبا و خوش خط و خال، سعي كنيد خونسردي خود را از دست ندهيد و كاري نكنيد كه تحريك به عكسالعمل و حمله شوند و خداي ناكرده در صورتي كه شاهد واقعه ناخوشايند بوديد سعي كنيد مشخصات مار مهاجم را به خاطر بسپاريد و اطلاعات خود را در اختيار اطرافيان مار گزيده يا پزشك معالج قرار دهيد و هنگام گشت و گذار در صورت امكان سرم ضد زهر را نيز به موجودي جعبه كمكهاي اوليه اضافه كنيد.
این مطلب رو از سایت گردشگری گرفته بودیم
بچه هاجون پس یاد گرفتین که همه مارها خطرناک نیستن ما از زهر بسیاری از مارها در مصارف پزشکی و داروسازی استفاده می کنیم
از طرفی برخی از مارها با خوردن جونده ها مثل موش و خرگوش علاوه بر کنترل نظام جمعیتی در طبیعت به ما هم کمک می کنن چون این جونده ها برای محصولات کشاورزی ما بسیار خطرناکند
از طرفی بد نیست بدونید یک گونه مار هست که غیر سمی هست و مارهای سمی رو می خوره و در جنگلهای امریکا زندگی می کنه
در پست بعدی تصاویر خطرناک ترین مارهای شناخته شده رو براتون میارم
پس تا پست بعد...