مهد عسل بهشتي براي نوگلها

یک روز یک جشن برای ما یک روز یک جشن برای باباهای ما و البته همه خانواده ما

1392/3/3 23:22
نویسنده : سعید وزیرزاده
6,025 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروز صبح که از خواب بیدار شدم، بابایی رو بغل کردم

7

نه نه! یعنی پریدم توی بغل بابا

یه چیزی تو این مایه ها

4

و گفتم باباجونی روزت مبارک

87

کادو و دسته گلی که دیشب با مامانی خریده بودیم بهش دادم و عوضش یه بوسه خوشمزه تحویل گرفتم

56

این دسته گل که نه!!تعجب! آره درست شدلبخند این دسته گل:

45

بعد با یه شیرینی کودکانه که مامانی یادم داده بود، خودمو لوس کردم مژهو از موقعیت استفاده کردم و بابایی رو برای جشن دعوت کردم

+

کدوم جشن؟

جشن فارغ التحصیلی من

کوچولوی شیرین عسل پیش دبستانی عسل

و اما مشروح جشن در ادامه مطلب...

 

خوب عصر رفتیم تا ماندگاری این روز بابایی رو توی ذهنش برای همیشه موندگار کنیم

niniweblog.com

یادمه توی مهد خوب تمرین کرده بودیم

21

مامانها و باباهای مهربون به همراه مادرجونی ها و آقابزرگهامون و همه مهمونهای مهربون اومدن توی سالن

54

ما پشت سالن داشتیم آماده می شدیم تا برنامه هامونو اجرا کنیم

3

بالاخره مجری ها اومدن و جشن شروع شد

4

برای حسن افتتاح برنامه ها حاملان قرآن اومدن و گروه نوگلهای ستاره آیه شریفه آیت الکرسی رو برای تبرک کردن جشنمون تلاوت کردن

5

توی سالن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران پخش شد

و همه بلند شدیم و زمزمه کردیم

6

3تا گلدونه با لباسهای خوشگل به همه مهمونها خوشامد گفتن

7

گروه نوباوه های 4-3 سال شعر امام زمان(عج) رو اجرا کردن و در آخرش توی این روز جمعه برای تعجیل در ظهورش دعا خوندن و ما هم کلی تشویقشون کردیم

8

یه شیرین عسل شادونه ای به اسم هستی خانم کارگرفرد یه دکلمه خیلی قشنگ، خیلی طولانی و خیلی با محتوا در مدح آقا امیرالمونین اجرا کرد

85

خداقوت هستیِ شیرین زبونم الهی مولا علی(ع) همیشه یار و یاورت باشه

و کلیپ یک سال با ما مربوط به گروه نوباوه پخش شد

45

این دفعه گروه نوگلهای شادونه یه شعر به زبون انگلیسی اجرا کردن و در اون هرچی میوه و شیرینی بود رو بین همه، خودشون، مهمونهای عزیزمون و خانم مربی مهربونشون، تقسیم کردن تا شیرینی پذیرایی خوشمزه چند لحظه قبل رو بیشتر کنن

21

و اما یه مهمون گل داشتیم

که البته به دعوت داداش کوچیکه اومده بود

آقا مصطفی، پسر عزیزمون که پارسال خودش صاحبخونه بود امسال از کلاس اول فارغ التحصیل شده بود و با داداشی و مامان جونش

توی جشن شرکت داشتن

و باید بودین و می دیدین چقدر زیبا دکلمه مربوط به امام علی(ع) رو با شور و حرارت اجرا کرد

تاجایی که مورد تشویق مجری برنامه هم قرار گرفت دستت درد نکنه پسر گلم، آقا مصطفی قربان زاده عزیز

45

مرسی که هم دعوتمونو قبول کردی و هم خیلی قشنگ اجرا کردی

و برنامه بعدیمون اجرای گروه ژیمناستیک بود، حرکات نمایشی زیبایی که با تشویق حاضرین همراه شد

46

و اما خاطره انگیزترین بخش برای مامانها و باباها به اعتراف مجری برنامه

شنیدن شعر دوران کودکی خودشون

شعری که مجبورشون می کردن حفظ کنن اما الآن که کوچولوهاشون با حرکات زیبای نمایشی، صداهای دلنشینشون و لباسهای یاقوتی قشنگشون اون رو اجرا کردن خاطره شیرین خوندن و البته خوردن انارهای شیرین دوباره توی ذهنشون نقش بست

شعر انار یا همون صد دانه یاقوت معروف

45

نازدونه های ستاره بعد از اجرای شعر انار یه دکلمه زیبا هم در مدح امام علی (ع) هم آوایی کردن

54

و این بار نوبت ما پیش دبستانی ها بود که کلیپ خاطره انگیز از سالی که گذشت با ما رو پخش کنیم

45

این بار نوباوه های قندعسل گروه 5-4 شعر زیباشون رو اجرا کردن

2

و البته همه نوباوه های گلمون از هر دوگروه سنی در ادامه این برنامه روی سن جمع شدن تا به خاطر اجراهای بسیار عالیشون جایزه بگیرن

( به قول خودشون جایزه های بزرگ)

میهمانان محترم و ویژه ای داشتیم که روی صحنه حاضر شدن تا جایزه کوچولوها رو تقدیمشون کنن

486

( توی پرانتز لازمه بگیم: اول از همه ممنون که به جشن ما تشریف آوردین، زحمت کشیدین و خوشحالمون کردین

سرکار خانم خردمند بهزیستی و سرکار خانم دراجی از فرمانداری، جناب آقای حق بین از فرمانداری، و جناب آقای خراس و جناب آقای واقفی از شورای شهر

بازم ممنون)

البته اولین جایزه رو که یه جایزه ویژه بود دختر عزیزمون، هستی کارگرفرد به خاطر اجرای فوق العاده اش در دکلمه امام علی(ع) از دست آقای حق بین( میهمان محترم از فرمانداری و بابای مهربون 3 قلوهای معروف نوباوه) دریافت کرد

56

و چه کار قشنگی کرد که تا از روی سن پایین اومد پیش باباجون و مامان جون رفت و با بوسیدن دست بابایی ازش به خاطر همه چی خیلی تشکر کرد مخصوصا چون در آماده کردن این اجرای ویژه خیلی بهش کمک کرده بودن دستتون درد نکنه بابای مهربون هستی جون

65

و کوچولوهای نوباوه جایزه گرفتن


456

این بخش یه حاشیه دیگه هم داشت

تشکر از یه مهمون خوب

یه بابابزرگ عزیز(بابابزرگ آقا محمد،سیدمحمدمصلی نژاد) که در همه اجراها همه نوگلهای عسل رو جانانه تشویق می کردن

ممنون بابابزرگ که با اومدنتون جشن ما رو صفا دادین


56

تازه بابابزرگ هم در تقسیم هدایا بین کوچولوها همکاری کردن پس بازم ممنون بابابزرگ مهربون آقا سید محمد


65

در ادامه این برنامه سرکار خانم دراجی( مسئول امور بانوان فرمانداری و مامان مهربون امیرحسین یزدان بخش) ضمن تشکر از کادر آموزشی مهد عسل با کمک آقاپسر گلشون امیرحسین جان یک سبد گل رو به همه مربیهای مهربون تقدیم و از همشون بابت زحمتهاشون تقدیر کردن

45

مرسی مربیهای خوبمون و مرسی مامان مهربون امیر حسین

56

و اما بخش نمایشی برنامه

نمایش بیشه دوستی که خاله سوسکه اون با داستان خاله سوسکه معروف یه وجه تشابه داشت: می خواست بره!

6+

اما نه به همدون تا که شو کنه به رمضون و روغن به کندو و آرد به پستو کنه و نون گندم بخوره و منت باباش نبره؟؟!!!

این خاله سوسکه می خواست بره خراسون تا زندگی کنه آسون چون فکر می کرد تو بیشه مهربونی کسی با اون نیست یار جونی

اما بالاخره با وساطت پروانه ها و زنبورها گرفته تا پلنگ و خرس و کلاغ و آخر سر هم کدخدا واهل بیت محترمش تصمیم گرفت روی کسی رو زمین نندازه و بمونه توی بیشه، تا کی؟ واسه همیشه!

56

و بخشی هم با اجرای والدین

چی بود؟ مسابقه تفاهم مامانهامون با باباهامون، ما که داشتیم پشت صحنه برای اجرای بعدی آماده می شدیم اما فکر کنم نه تنها مامان باباهای روی صحنه بلکه مامان باباهای روی صندلی ها هم تند و تند سوالها رو بین خودشون جواب دادن ببینن با هم چقدر دوستن

56

مامان باباها مرسی که همه ما بچه ها توی محیط آروم خونه فکر می کنیم دوست ترین مامان و بابا شمایین. مرسی که با هم همیشه خوب و مهربونین و مرسی که ما در کنارتون آرامش رو برای همیشه تجربه می کنیم.niniweblog.com

 هم دیگه رو دوست داشته باشین ما همیشه دوستتون داریم

و بخش پایانی، شعر خداحافظی ما

من گل گلدونی که تو مهدکودک کنار همه نوگلهای دیگه گلستون شدم از خانم مربی مهربونم خداحافظی کردم

خانم مربی گل سر سبد گلستون ما از ما خداحافظی کرد

همه با هم شما مهمونهای عزیز جشن رو به خدا سپردیم و مولا علی رو پشت و پناهتون کردیم

و اشک خیلی از مهربونهای نازنین رو با این شعر در آوردیم تا خاطره اش بمونه برای همیشه

56

آخر این برنامه که با حضور همه بچه های پیش دبستانی اجرا شد ما پرونده های آموزشیمونو گرفتیم

65

البته نزدن زیر بغلمونها!!

ما بچه های خوبی بودیم و با افتخار گرفتیم به همراه دانش نامه فارغ التحصیلی دوران پیش دبستانیمون، عکس یادگاریمون با لباس زیبای فارغ التحصیلی و البته هدیه یادگاری از طرف مهد

می دونم که الآن همه دارین تو دلتون می گین مبارکتون باشه ان شاءالله مدرکهای بالاتر

پس الهی آمین، مبارکمون باشه، ان شاءالله فوق دکترامون دعوتتون کنیم

ممنون که هم در جشن و هم در مشروح جشن در وبلاگ با ما بودید

امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه

32

خیلی خوش اومدین صفا آوردین

بای بای

niniweblog.com

خوب مهربانان همیشه همراه توی این جشن که ما

شعر خوندیم

niniweblog.com

شادی کردیم

niniweblog.com

یادگرفتیم با هم مهربان باشیم

niniweblog.com

به دنیای شیرین کودکی سفر کریدم

niniweblog.com

هدیه ها گرفتیم

niniweblog.com

همدیگه رو حسابی تشویق کردیم

niniweblog.com

و خلاصه جشن دوستی گرفتیم

niniweblog.com

عکسهای خیلی زیاد و زیبایی تهیه شد که بخشی از اون رو با هم مرور کردیم به پستهای بعدی ما سر بزنید و منتظر عکسهای زیبای این برنامه ماندگار باشید

پس تا اون موقع

به قول نوگلهای زیبای باغ شیرین عسل

دست علی یارتون خدا به همراهتون


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)