دويدم و دويدم به مسجدي رسيدم چندتا پرنده ديدم(بی بهانه اما به بهانه روز جهانی مسجد)
دويدم و دويدم
به مسجدي رسيدم
چندتا پرنده ديدم
و در ادامه مطلب....
دويدم و دويدم
به مسجدي رسيدم
چندتا پرنده ديدم
طفلكي ها ، انگاري خسته بودند
بالاي گلدسته ها نشسته بودند
چندتا كبوتر روي گنبد بودند
با هر چي كه تنبلي بود، بد بودند
تا سر گلدسته ها پر مي زدند
به دوستاشون اون بالا سر مي زدند
اذان كه شد با همديگر پريدند
تو آسمون آبي صف كشيدند
انگاري كه وقت نماز شون بود
وقت خوش راز و نيازشون بود
جواد محقق/رشد نوجوان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی