مهد عسل بهشتي براي نوگلها

شعر صابون

1392/10/26 18:59
نویسنده : سعید وزیرزاده
487 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

کی بود کی بود؟


یه صابون کوچیک موچیک

گریه می کرد چیلیک چیلیک

 

غصه می خورد همیشه

می گفت چرا صابون بزرگ نمی شه

 

هر روز دارم آب می خورم تَر می شم

ولی کوچیک تر می شم

 

رفتم پیشش نشستم

براش یه خالی بستم

 

گفتم من هم اون قدیما غول بودم

مثل تو خنگول بودم

 

کوچیک شدم که با تو بازی کنم

سُرت بدم سُرسُره بازی کنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)