به بهانه آمدن فصل پاییز
هر فصلی یه نشونه داره
بهار با شکوفه های قشنگش
تابستان با میوه های رنگارنگ شیرینش
پاییز با برگهای خشک و خش خشی
و زمستان با سوز و سرما و برف سپید
اما...
پاییز اومد و به یاد شعر دوران کودکیمون که می گفتیم
پاییزه٬پاییزه٬برگ درخت میریزه
هواشده کمی سرد روی زمین پر از برگ
ابر سیاه و سفید رو آسمون رو پوشید
دسته دسته کلاغا میرن به سوی باغا
همه میگن به یک بار قار و قار و قار وقار
یه شعر برای یکی از سمبل های این فصل یعنی آقا کلاغه
توی ادامه مطلب گذاشتم که برای کوچولوهای عزیز بخونیدش
رنگی و گل گلی نیست
بالی سیاه دارد
اما نوک قشنگی
مانند ماه دارد
با او چه قدر گفتم
اخبار تلخ و شیرین
او را که رازدار است
هرگز نگو خبرچین
آهنگ قارقارش
شعر خوش آب و رنگی است
از نمرهی "بخوانیم"
من میدهم به او بیست
من فکر میکنم او
یک هدیه از بهشت است
حالا شما بگویید
آیا کلاغ زشت است؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی